سلام به همه ی باز دید کنندگان از این وبلاگ 

خواهش می کنم بعد از مشاهده و خواندن مطالب نظرهم برای بهتر شدن وبلاگ بدهید

اگر نظری خصوصی دارید به ادرس زیر بفرستید

www.homi_yazdan@yahoo.com

اگر می خواهید مطالب را کامل بخوانید بر روی ادامه ی مطلب کلیک کنید

از همه ی کسانی که نظر برای وب می گذارند صمیمانه سپاس گذارم

شعرهای خودم هم در وب نوشتم به اون ها حداقل نظر بدید تا شعر های من بهتر بشن ممنون

 با تشکر: سید همایون توکلی

[+] نوشته شده توسط همایون در 4:35 | |

هزازان بار

هزاران بار می پرسم ز خویش

ارزوی قلبیت ای مرد چیست ؟

با تمام حس و حال و مستیم

پاسخی زیبا ولی دیوانه وار می دهم...

سید همایون توکلی

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 2:15 | |

سلام

سلامی می دهم اما دلم را

نخواهم داد با تکه کلامی

می خواهم دلم تنها بماند

که قدر ان که در راه است را بهتر بداند

سید همایون توکلی

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 2:7 | |

عزم گران

می شود در ساحل امید

یک نگاه تازه دید

می شود در انتهای یک نبرد

بی رمق بود ولی خندید

سید همایون توکلی

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:22 | |

عاشقانه

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای بروی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

فروغ فروخزاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:35 | |

انتقام

باز کن از سرگیسویم بند

پند بس کن که نمی گیرم پند

درا مید عبثی دل بستن

تو بگو تا به کی اخر تاچند

فروغ فروخ زاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:27 | |

بوسه

شب دو دلداده در ان کوچه ی تنگ

مانده در ظلمت دهلیز خموش

اختران دوخته بر منظره چشم

ماه بر بام سراپا شده گوش

فریدون مشیری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:34 | |

زندگی

چه می جویم در این تاریکی ژرف ؟

چه می گویم میان زاری و اه ؟

چه می نالم نه درمان دارد این درد

چه می پویم  نه پایان دارد این راه

فریدون مشیری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:19 | |

زلف بر باد مده

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد بر افراز که از سرو کنی ازادم

شهره ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه

شور شیرین منما تا نکنی فریادم

حافظ

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:42 | |

درد عشق

درد عشقی کشیده ام که مپرس

زهرهجری چشیده ام که مپرس

گشته ام در جهان و اخرکار

دلبری بر گزیده ام که مپرس

حافظ شیرازی

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 1:30 | |

سرگردان

زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم

بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم

ولی از خویش جز گردی به دامان نمی بینم

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 17:0 | |

سلوک

این طرف مشتی صدف انجا کمی گل ریخته

موج ماهی های عاشق را به ساحل ریخته

بعد از این در جام ما تصویر ابر تیره ایست

بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 16:47 | |

عشق

توان گفتن ان راز جاوداني نيست!

تصوري هم از ان باغ ارغواني نيست

پراز هراس واميدم که هيچ حادثه اي

شبيه امدن عشق ناگهاني نيست

فاضل نظري

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 16:45 | |

شعری در خاک

مپرس حال مرا ! روزگار یارم نیست

جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست

نهال بودم و در حسرت بهار ولی

درخت میشوم و شوق برگ و بارم نیست

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 11:43 | |

صدا

در انجا بر فراز قله ی کوه

دو پایم خسته از رنج دویدن

به خود گفتم که در این اوج دیگر

صدایم را خدا خواهد شنیدن

به سوی ابر های تیره پرزد

نگاه روشن امیدوارم

زدل فریاد کردم کای خداوند

من اورا دوست دارم دوست دارم

فروغ فروخزاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 22:3 | |

قهر

نگه دگر به سوی من چه می کنی؟

چو در بر رقیب من نشسته ای

به حیرتم که بعد از ان فریبها

تو هم پی فریب من نشسته ای

فروغ فروخزاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 18:20 | |

از حافظه ی اب

دیدن روی تو درخویش ز من خواب گرفت

اه از ایینه که تصویر تو را قاب گرفت

خواستم نوح شوم موج غمت غرقم کرد

کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 18:9 | |

از دوست داشتن

امشب از اسمان ديده ي تو

روي شعرم ستاره مي بارد

در سکوت سپيد کاغذ ها

پنجه هايم جرقه مي کارد

فروغ فروخ زاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 15:36 | |

دیدار تلخ

به زمین می زنی ومی شکنی

عاقبت شیشه ی امیدی را

سخت مغروری و می سازی سرد

در دلی اتش جاویدی را

فروغ فروخ زاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 13:7 | |

خدا حافظی

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ی ممنوع ولی لبهایم

هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 4:27 | |

نگران

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره ی ابم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 4:18 | |

بیم فرو ریختن

بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست

اه! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

فاضل نظری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 4:5 | |

اسیر

تو را می خواهم  و دانم  که هرگز

به کام دل در اغوشت نگیرم

تویی ان اسمان صاف و روشن

من این کنج قفس مرغی اسیرم

فروغ فروخ زاد

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 4:7 | |

کوچه

بی تو مهتاب شبی باز ازان کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تولبریز شدازجام وجودم

شدم ان عاشق دیوانه که بودم

فریدون مشیری

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط همایون در 3:31 | |